۱۳۹۳ خرداد ۱۲, دوشنبه

چه کسی از «اتحاد انتخاباتی» نفع می‌برد؟

تشکیل اتحاد انتخاباتی با هیجان‌ها و نگرانی‌هایی همراه بود. یکی از نکته‌دانان ظریف نقش برخی از کارشناسان را به مادربزرگ‌هایی تشبیه می‌کرد که بیرون از دروازه‌ی اتاق زایمان، از ابتدای درد تا جیغ نحیف نوزاد را با هیجان، لحظه به لحظه، گزارش می‌کرد. نوزاد اتحاد انتخاباتی به هر حال، به دنیا آمد؛ اما به نظر می‌رسد این نوزاد نقص‌هایی را به همراه دارد که نشان از ناسلامتی والدین است.


اتحاد انتخاباتی به طور ناخواسته فضای انتخابات را در حساس‌ترین موقعیت افغانستان، به قطب‌بندی پشتون و غیرپشتون گرفتار کرد. انتظار می‌رفت برخی از سیاستمداران باهوش و مسوول از هرگونه حرکت و موضعی که باعث تشدید شکاف‌های اجتماعی شود، جلوگیری خواهند کرد؛ اما اتحاد انتخاباتی با نحوه‌ی مدیریتی که برای تشکیل و تبلیغ آن صورت گرفت، شایبه‌ی دامن‌زدن انتخابات به بحران شکاف قومی را باری دیگر مطرح ساخت.

اتحاد انتخاباتی، صداقت سیاسی داکتر عبدالله و سایر سیاستمدارانی را که در قطب‌بندی اتنیکی کشور منسوب به جامعه‌ی تاجک قلمداد می‌شوند، نیز مورد تردید قرار داد. در ترکیب اتحاد انتخاباتی به جز محمد محقق و عبدالرشید دوستم به عنوان دو چهره‌ای برجسته‌ی ازبک و هزاره، تمام اعضای ارشد رهبری متشکل از رهبران و فرماندهان جمعیت اسلامی و شورای نظار اند که هر کدام از آدرس‌های متعدد و با عنوان‌های مختلف دور میز اتحاد انتخاباتی را اشغال کرده اند. برخی چهره‌های ضعیف و متروک دیگر در ترکیب اتحاد انتخاباتی تنها به قصد سیاهی لشکر استفاده شده اند نه اینکه بهای خاصی را به دست آورده باشند.

جمعیت اسلامی و شورای نظار از وزنه‌ای که اتحاد انتخاباتی خلق می‌کند می‌توانند برای چانه‌زنی و امتیازگیری استفاده کنند. امکانات و زمینه‌هایی در درون جمعیت اسلامی و شورای نظار وجود دارد که وزنه‌ی آنان را در هر صورت، قابل توجه نشان می‌دهد. تراکم چهره‌های غیر پشتونی در اتحاد انتخاباتی این وزنه را هم‌چنان جدی می‌سازد و ظرفیت آن برای جلب امتیاز را بالا می‌برد.

میدان معامله‌ی سیاسی برای عبدالرشید دوستم نیز کماکان باز خواهد ماند. وی می‌تواند با اتکا بر پایگاه مردمی و «بانک رأی» خود با جناح‌های جدی انتخاباتی وارد چانه‌زنی شود و بگوید که اگر امتیازی لازم ندهند، می‌تواند معادله‌ی بازی انتخابات را به نفع طرف مقابل به‌هم زند.


اما در میان همه، محمد محقق شاید یکی از چهره‌هایی باشد که بدترین آسیب را متوجه نقش و جا‌ی‌گاه خود ساخته است. معلوم نیست چه عاملی او را وادار کرد که با شتابزدگی به دام اتحاد انتخاباتی بیفتد و فرصت‌های سیاسی خود را به یک‌بارگی به گزینه‌ای واحد تقلیل دهد. حالا وی چه در ترکیب اتحاد انتخاباتی بماند یا از آن بیرون شود، بهای خاصی را کمایی نخواهد کرد. اتحاد انتخاباتی به دلیل اینکه بحران مدیریت قدرت سیاسی بعد از انتخابات را در برابر خود دارد، شانس برندگی کم‌تری خواهد داشت. این نکته‌ای است که اکثر اعضای رهبری این اتحاد از آن باخبر و بیمناک اند. بنابراین، اتکای محمد محقق به اتحاد انتخاباتی به عنوان تنهاترین گزینه شانس باقی‌ماندن او در موقف اپوزیسیون منتقد حکومت را حفظ خواهد کرد، اما قبایی از دکان حکومت بر دوشش نخواهد انداخت. بعد از اشتراک در اتحاد انتخاباتی، اگر محمد محقق بخواهد خارج از این اتحاد میدانی برای چانه‌زنی سیاسی جستجو کند، شاید برای هیچ کسی وزنه‌ای محسوب نشود. او برخلاف عبدالرشید دوستم، بر پایگاه اجتماعی و بانک رأی خود نیز دست محکمی گذاشته نمی‌تواند تا به خاطر آن مشتری جدی‌ای را برای بیرون‌رفتن از اتحاد انتخاباتی جلب کند.

به نظر می‌رسد داکتر عبدالله و همراهان او، به هر حال، کلاه گشادی را روی سر اعضای اتحاد انتخاباتی گذاشته اند که برای برخی از آن‌ها تا پایین‌تر از گلو کش خورده است. اگر دوستم موفق شود با مهارت سیاسی سری بیرون از این کلاه داشته باشد، تا حدودی می‌تواند به سوی داکتر عبدالله دهن‌کجی کند؛ اما بقیه، مخصوصاً محمد محقق، باید تدبیر جدی و ظریفی به خرج دهند که بتوانند از این دام به سلامت بیرون شوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر