انتخابات ریاست جمهوری افغانستان تاثیر زیادی برروی روند اقتصادی داشته وهمین اثرات منفی باعث ایجاد فساد اداری وهمچنین فساد اخلاقی ، دوزی در جامعه گردیده ، بیکاری به اوج خود رسیده است ونیمی از پیر اقتصادی جامعه فلج کرده است.
در این میان افغانستان نیز در شمار کشورهای روبه انکشاف، از این پدیده رنج میبرد. در این مقوله کوچک سعی شده است معنی و تاثیرات اقتصاد دوگانه بهصورت اختصار به بحث گرفته شود.
اقتصاد دوگانه در اکثر کشورها بهصورت نسبی وجود دارد و عبارت از وضعیتی است که در آن شهروندان یک کشور بهصورت دو گروه متمایز نظر به سطح رفاه اجتماعی، دسترسی به وسایل و امکانات مدرن تولیدی، بهرهبرداری از منابع طبیعی و سایر شاخصهای اقتصادی و اجتماعی قابل تفکیک باشد.
بهطور مثال در کشورهای روبه انکشاف این وضعیت بهصورت گسترده قابل مشاهدهاند، که در آن تقابل اقتصاد مدرن سرمایهداری با اقتصاد معیشتی، اقتصاد دوگانه را شکل داده است. بهطور مشخص اقتصاد دوگانه یا (dual economy) عبارت از اقتصادی است که یک قسمت آن توسعه یافته و شرایط اقتصاد بازار را دارا باشد و قسمت دیگر آن هنوزهم تحت شرایط اقتصاد معیشتی و یا اقتصاد عقبمانده قرار داشته باشد.
در بعضی از کشورهای در حال توسعه، تصمیمات مهم فعالیتهای اقتصادی از خارج مرز هدایت و کنترول میشود و بخش اقتصاد که وابسته به خارج هستند مدرن بوده و ارتباط خوب با بخش سنتی اقتصاد ملی ندارد، آنها در جاهای مشخص از کشور طرحریزی و به اجرا در میآیند. در بخش اقتصاد سنتی تولید براساس نیازهای شخصی نه براساس نیازهای اجتماعی صورت میگیرد. موجودیت دوگانگی اقتصاد در این کشورها کارآیی سیاستهای مدیریت اقتصادی جامعه و حتا طرحهای عمرانی را از بین میبرد و یا تاثیر آن را کاهش میدهد.
سرمایهگذاری کشورهای پیشرفته در کشورهای در حال انکشاف، روند جهانی شدن اقتصاد بازار و افزایش نقش سکتور خصوصی در اقتصاد، از دلایل عمده افزایش اقتصاد دوگانه در جوامع کمتر توسعهیافته است. سرمایهگذاری کشورهای خارجی در ممالک روبه توسعه منتج به افزایش اقتصاد دوگانه در کشور میزبان گردیده و شمار محدود «شرکای داخلی» را از طریق دسترسی به وسایل نسبتا مدرن تقویت میبخشد، در حالیکه سایر شهروندان بدون هیچگونه توجه ملی و بینالمللی به وضعیت حداقل معیشت باقی میماند.
در این میان افغانستان نیز در شمار کشورهای روبه انکشاف، از این پدیده رنج میبرد. در این مقوله کوچک سعی شده است معنی و تاثیرات اقتصاد دوگانه بهصورت اختصار به بحث گرفته شود.
اقتصاد دوگانه در اکثر کشورها بهصورت نسبی وجود دارد و عبارت از وضعیتی است که در آن شهروندان یک کشور بهصورت دو گروه متمایز نظر به سطح رفاه اجتماعی، دسترسی به وسایل و امکانات مدرن تولیدی، بهرهبرداری از منابع طبیعی و سایر شاخصهای اقتصادی و اجتماعی قابل تفکیک باشد.
بهطور مثال در کشورهای روبه انکشاف این وضعیت بهصورت گسترده قابل مشاهدهاند، که در آن تقابل اقتصاد مدرن سرمایهداری با اقتصاد معیشتی، اقتصاد دوگانه را شکل داده است. بهطور مشخص اقتصاد دوگانه یا (dual economy) عبارت از اقتصادی است که یک قسمت آن توسعه یافته و شرایط اقتصاد بازار را دارا باشد و قسمت دیگر آن هنوزهم تحت شرایط اقتصاد معیشتی و یا اقتصاد عقبمانده قرار داشته باشد.
در بعضی از کشورهای در حال توسعه، تصمیمات مهم فعالیتهای اقتصادی از خارج مرز هدایت و کنترول میشود و بخش اقتصاد که وابسته به خارج هستند مدرن بوده و ارتباط خوب با بخش سنتی اقتصاد ملی ندارد، آنها در جاهای مشخص از کشور طرحریزی و به اجرا در میآیند. در بخش اقتصاد سنتی تولید براساس نیازهای شخصی نه براساس نیازهای اجتماعی صورت میگیرد. موجودیت دوگانگی اقتصاد در این کشورها کارآیی سیاستهای مدیریت اقتصادی جامعه و حتا طرحهای عمرانی را از بین میبرد و یا تاثیر آن را کاهش میدهد.
سرمایهگذاری کشورهای پیشرفته در کشورهای در حال انکشاف، روند جهانی شدن اقتصاد بازار و افزایش نقش سکتور خصوصی در اقتصاد، از دلایل عمده افزایش اقتصاد دوگانه در جوامع کمتر توسعهیافته است. سرمایهگذاری کشورهای خارجی در ممالک روبه توسعه منتج به افزایش اقتصاد دوگانه در کشور میزبان گردیده و شمار محدود «شرکای داخلی» را از طریق دسترسی به وسایل نسبتا مدرن تقویت میبخشد، در حالیکه سایر شهروندان بدون هیچگونه توجه ملی و بینالمللی به وضعیت حداقل معیشت باقی میماند.